Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-28@22:01:01 GMT

دیپلماسی فرهنگی‌ را نمی‌شناسیم!

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۲۷۵۴۴

دیپلماسی فرهنگی‌ را نمی‌شناسیم!

معروف است که می‌گویند زیباترین اندیشه‌ها هم اگر در قالب هنر عرضه نشوند، فراموش خواهند شد. محتملا اگر حکیم طوس کمر زیر بار سرایش شاهنامه خم‌ نمی‌کرد و بهاران عمر عزیز به خزان نمی‌داد، امروز زبان فارسی نیز نمی‌توانست در مقابل موج‌های فرهنگی متفاوت و مستمر قامت راست و استوار کند. کارستان زبان فارسی هنر همان زبان شگفتی است که حرف دل و بطن آدمی را به گوش جان دیگر ابنای بشر می‌نشاند و هنگامی که با زبان فارسی عجین می‌شود گویی خط و ربطی افسونگرانه پیدا می‌کند و از مثل‌ها و متل‌ها و بیت‌بیت اشعار گرفته تا دلربایی خطوط نستعلیق‌‌اش و رازهای شگفت واژگانش مرزها را درهم می‌نوردد و کاری می‌کند کارستان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نه‌تنها فلات ایران، بلکه از شرق تا غرب گیتی بارها شکوه زبان فارسی را در لباس هنر به تماشا نشسته و مفتون آن شده؛ لیکن گویی امروز این پتانسیل و ثروت بزرگ ملی جایی در دیپلماسی هنر ندارد. به‌عنوان‌مثال، حوزه تمدنی مشترک ما به‌ویژه در شرق‌خراسان که امروزه به افغانستان معروف است یک زمین بازی ارزشمند از لحاظ تشابه فرهنگی و ارتباط تجاری کهن است. در حاشیه مرز مشترک با سه استان به طول ۹۳۶ کیلومتر زبان فارسی ارتباط را آسان کرده و پیوندی ناگسستنی باستانی ورای مرزهای سیاسی همچنان پابرجاست. با وجود این در این عرصه مدت‌هاست قافیه را باخته‌ایم. فرصت ایده‌آل برای تعمیق رابطه‌ها سیدحسن حسینی، سردبیر صدای افغان به جام‌جم می‌گوید: خیلی‌ها از این ویژگی زبان فارسی استفاده کردند. بسیاری از رسانه‌ها که خارج از ایران به شکل نشر سریال یا خبر با برنامه تولیدی دارند، به‌خاطر این‌که با هزینه کمتری تولید کنند، از مهاجرانی که در داخل ایران به دنیا آمدند و در اینجا بزرگ شدند یا این‌که سال‌های متمادی در ایران زندگی کردند، به‌خصوص در رابطه با دوبلاژ سریال‌ها استفاده می‌کنند.درواقع وجود مهاجرانی که در ایران رشد پیدا می‌کنند و به کشور خود بازمی‌گردند یک فرصت ایده‌آل برای تعمیق رابطه‌ها است که می‌تواند هزاران ترفند و نیرنگ فراق و جدایی بین این اقوام قدیمی را باطل و عطش دل‌های خسته از ترفندهای سیاسی را با زلال جاری محبت سیراب کند. تهدیدی از سوی رسانه‌های معاند حسینی تصریح می‌کند: یک مرکزی را به‌صورت سرمایه‌گذاری، البته با هماهنگی تلویزیون طلوع و موبی‌گروپ ایجاد کردند و بسیاری از سریال‌هایی که از شبکه‌های جم تی‌وی و سایر شبکه‌هایی که خارج از جمهوری اسلامی ایران برای مردم ایران برنامه نشر می‌دهند، از مهاجران به‌عنوان دوبلر استفاده می‌کردند، چراکه این جوانان سال‌های سال در مدارس راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه درس خوانده بودند و آن لهجه خالص و سلیس فارسی را روان صحبت می‌کردند. به‌همین خاطر با هزینه بسیار کم در حد مثلا ۱۰۰ یا ۱۵۰ دلار ماهانه با این مهاجران بسیاری از سریال‌ها را دوبله می‌کردند یا این محصولات را به شبکه‌ها می‌فروختند و حتی از خود آن شبکه در این کار سرمایه‌گذاری می‌کردند. در‌نتیجه نفع مادی هم برای همان شبکه‌ها و هم برای کسانی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کردند ایجاد می‌شد.لیکن گره کار کجاست که دیگران از ظرفیت بادآورده دیپلماسی هنر استفاده می‌کنند و ما تشنه‌لبان بر لبه کوزه نشسته‌ایم. حسینی، فعال رسانه‌ای در حوزه افغانستان بیان می‌کند: متاسفانه از مشکلاتی که در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مهاجران وجود دارد، عمدتا قوانین دست‌وپاگیر است یا اصلا در بسیاری موارد ما هیچ قانونی در رابطه با مهاجران نداریم. مثلا در رابطه با یک موضوع روز مهاجران مسئولان می‌مانند که چگونه عمل کنند و نمی‌دانند دست آنها باز هست یا نیست. نبود قانون یکی از معضلات است و تنها موضوع این نیست که قوانین سختگیرانه وجود داشته باشد. کاغذ سیاست به قلم استعمار پیر  این کارشناس رسانه توضیح می‌دهد: اگر قانونی هم بوده مربوط ‌به ۴۰ یا۵۰ سال است که به بخشی از مسأله اشاره کرده و به مسائل جدیدی که مطرح شده توجهی ندارد، چون با گذشت سال‌ها باید قوانین و مسائل به‌روز و جدید شوند، و هنوز مشکلاتی برای مهاجران وجود دارد. ازهمین جهت ما نمی‌گوییم مسئولان نظام جمهوری اسلامی با مهاجران مشکل دارند، خیر، مسئولان نظام اتفاقا به فکر مهاجران بودند و در رابطه با مهاجران کارهای بزرگی کردند؛ اما غربی‌ها فارغ از این قوانین، آن‌هم بخش‌های خصوصی، نه بخش دولتی در این زمینه کار و فعالیت کردند و از بسیاری پتانسیل‌ها به نفع خودشان بهره بردند. این‌گونه است که برادران باستانی در ورای مرزی بر کاغذ سیاست به قلم استعمار پیر، گاهی چنان ازهم بیگانه می‌شوند که یکدیگر را رقیب هم می‌پندارند وهمین رویه باعث می‌شود که عرصه‌های‌دیگر قدرت‌نرم این کهن‌فرهنگ نیز محل منازعه شود. دیپلماسی رسانه‌ای را جدی بگیریم درواقع ما اکنون در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای نیز که بخشی از قدرت نرم است و گاهی نیز خود را به مرزهای هنر نزدیک می‌کند همین شرایط را داریم. دیپلماسی رسانه‌ای را باید روی دیگر دیپلماسی هنر دانست، چراکه این دو در رشد و تاثیرگذاری یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند.حسینی دراین‌باره می‌گوید: در موضوع خبرنگاری مهاجرانی که در ایران زندگی کردند و با فرهنگ و آداب و رسوم ایران آشنا شدند در رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و ‌اینترنشنال جذب می‌شوند. حتی بسیاری از مدیران برجسته بی‌بی‌سی مثل جمال‌الدین موسوی که ایشان در جمهوری اسلامی ایران بزرگ شده، درس خوانده و با محیط ایران آشنا بوده. به همین صورت افراد دیگری هم هستند که در سطح مدیریت کلان بی‌بی‌سی مخصوصا بی‌بی‌سی فارسی و همین‌طور اینترنشنال و سایر رسانه‌ها از این پتانسیل‌ها استفاده کرده، می‌کنند و در آینده نیز همین پلان و برنامه را دارند. جذب خبرنگاران مهاجر  این کارشناس رسانه بیان می‌کند: در اواخر بهار امسال توماس وست، نماینده ویژه آمریکا با بسیاری از خبرنگاران افغانستانی، با‌ توجه‌ به شرایطی که در نتیجه استقرار طالبان پیش آمده بود، نشست‌ها و صحبت‌های جدی انجام دادند. در همان زمان نشستی در بروکسل نیز برگزار شد که در آنجا هم از خبرنگاران افغانستانی که به گفته خودشان پناهنده شده بودند و همچنین افرادی از کشورهای مخنلف اروپایی حتی از آمریکا و سایر کشورها را با هزینه بسیار گزافی گرد هم جمع کردند تا یک اتحادیه‌ جدیدی از این خبرنگاران یا رسانه‌ها به‌وجود بیاورند و خواه‌ناخواه بتوانند از این پتانسیل‌ها به نفع خودشان حتی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند. فرض ما بر این است که این افراد اگرچه زمانی در ایران بودند، ولی به‌لحاظ داشتن مشکلات اقتصادی و امنیتی در دامن یا دام آنها بیفتند و به هر شکلی از آنها سوءاستفاده شود. وقتی ظرفیت خودساخته، تهدید می‌شود درحقیقت ظرفیت خودساخته ما به‌دلیل نبود آینده‌نگری ناگهان به مهره کسانی تبدیل می‌شود که به‌دنبال صید ماهی از آب گل‌آلود هستند.خوب می‌دانیم که هم هنر و هم رسانه می‌تواند ذهن مخاطب خود را تغییر دهد یا حتی تسخیر کند. بنیان رابطه و مراوده در خراسان‌کهن نیز ریشه در عمق جان و دل بومیان این منطقه دارد. هرچند مرز سیاسی باعث گسست این جوامع شده، ولی بسیاری از پتانسیل‌ها همچنان برای بهره‌بردن از دیپلماسی هنر و رسانه در این منطقه در دسترس است. درعین‌حال با نگاهی خلاقانه و دوراندیش حتی می‌توانیم از ظرفیت بزرگ مهاجران افغانستان برای پرکردن خلأ‌ها استفاده کنیم؛ لیکن به کنار رود زمان به تماشا نشسته‌ایم و دیگران بازیگر اصلی دیپلماسی هنر در این خطه شدند.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: افغانستان دشمنی همسایگان جمهوری اسلامی ایران دیپلماسی هنر زبان فارسی پتانسیل ها رسانه ها رسانه ای بی بی سی شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۲۷۵۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز»‌ را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کرده‌اند، گفت‌وگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفت‌وگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفت‌وگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفت‌وگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار می‌شود.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156

دیگر خبرها

  • نشست هم‌اندیشی امیرعبداللهیان و مدیران رسانه‌ای برگزار شد
  • نشست هم‌اندیشی وزیر امور خارجه با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • نشست هم‌اندیشی امیرعبداللهیان با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • شکست سکوت رسانه‌های فارسی زبان در برابر اعتراضات دانشجویان آمریکا
  • جشنواره چند رسانه‌ای وزارت میراث فرهنگی در کرمان برگزار می‌شود
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • شاعری که مایه افتخار ایرانیان است
  • شعار سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران پیام‌های مهمی دربر دارد
  • حضور فارسی‌ها در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۴ ایران
  • شعار سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران پیام‌های مهمی دربر دارد/ پنجره‌ای گشوده به تمدن ایران زمین